امام حسین علیه السلام کیست؟!
• پیشگفتار
• ویژگیهای حضرت امام حسین
• روش نشر تفکر عاشورایی در جوامع امروز
• نقش حسینیّهها در انسجام معنوی و اجتماعی شیعه
قبل از آن که وارد بحث شویم و دربارهی آموزههای این شخصیت ممتاز چیزی بنویسیم پیشتر به اندازه فهم خودمان در خصوص شناخت سرور آزادگان و سالار شهیدان مطالبی را به عنوان مقدمه ذکر میکنیم:
1ـ در این که تمام امامان معصوم از مولی الموحّدین گرفته تا حضرت مهدی که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند از یک نور آفریده شدهاند و همه از حقیقت محمّدیهاند، در میان مذهب امامیّه حرف و کلامی نیست بنابراین، در تفاضل و برتر بودن بعضی از بعض دیگر از نظر اصل خلقت و آفرینش میانشان تفاوتی وجود ندارد و همهی آنها از انوار الهیّه و از نور محمّدیهاند و در تمام مراتب کمالات و معنویّت مساویند ؛ یعنی هر کمال و فضیلتی را که برای هرکدام ثابت کردیم برای سایر امامان، مقرّر و ثابت است و اگر این طور نبوده باشد نقص در امام و امامت لازم خواهد آمد و این، عقلاً باطل است.
2ـ در طول زندگی برای بعضی از معصومین، فرصت و موقعیّتی پیش آمد که برای اکثرشان آن فرصت و موقعیّت پیش نیامده بود لذا بسیاری از امامان، نتوانستند از آن فرصتها و موقعیّتها استفاده کنند؛ مثلاً در برههای از زمان در اثر اختلافات شدید بنیعباس با بنی امیه و در آخر کار سقوط دولت و حکومت بنی امیه و روی کار آمدن بنیعباس امام صادق(ع) توانستند به خوبی از فرصت استفاده کنند و مجالس علمی و فقهی تشکیل دهند و در نتیجه با تعلیم و تربیت بیش از چهار هزار دانشمند توانستند اسلام راستین و مذهب تشیّع را تبیین و به جامعه اسلامی معرفی نمایند. در حالی که همین امام(ع) در اواخر عمر خود در فشار حکومت ظالمانه بنیعباس بودند و بالاخره بهدست منصور به شهادت رسیدند.
حالا اگر گفتیم امام جعفر صادق(ع) رئیس مذهب تشیع و زنده کننده اسلام راستین است بدان معنا و مفهوم نیست که امامان دیگر قابلیّت این کار را نداشته و از این عمل عاجز بودهاند، زیرا این فکر و منطق غلط بوده و مسئله امامت و پیشوایی بالاتر از این حرفها است. یا حضرت سیدالشهدا(ع) قیام نمود و آن صحنهی محیّر العقول را در جهان بشریّت برای حفظ کیان اسلام و ابقای دین به وجود آورد که دیگر از امامان چنین عملی را به وجود نیاوردند، حال نباید گفت که مثلاًحضرت امام حسن مجتبی(ع) از این اقدام تکویناً عاجز بوده است و حال آن که با مطالعهی تاریخ زندگی این دو برادر روشن خواهد شد که قیام و انقلاب حضرت امام حسین(ع) اوّلاً حسنیّه و ثانیاً حسینیّهی بوده است.
1ـ خداوند متعال برای حضرت امام حسین(ع) یک حساب جداگانهای باز کرده که برای احدی از انبیاء و امامان معصوم، چنین حسابی باز ننموده است.
چرا و برای چه حضرت امام حسین(ع) برندهی جایزهی ممتاز است؟! پاسخ این سؤال با مراجعه به تاریخ پر افتخار این وجود نازنین بلکه قبل از ولادتش روشن خواهد شد.
حضرت امام حسین(ع) نه تنها در قلوب شیعیان خود نفوذ کرد بلکه فرق غیراسلامی نیز او را انسانی آزاد و آزاده شناخته و برای آن سرور آزادگان امتیازات خاصی را قائلند. اینک ما در این جا گفتار و معتقدات بعضی از دانشمندان و مورخان غیر اسلامی را نقل نموده و ذکر میکنیم:
• ع.ل.پوید مینویسد:
درس امام حسین(ع) این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و رحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین میرساند که هرگاه بدی مقاومتکند و بشر در راه آن پافشاری نماید آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند. در طی قرون افراد همیشه جرأت و پر دلی و عظمت روح و بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشتهاند و در اثر همینهاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمیشود. این بود شهامت و این بود عظمتِ حسین(ع) و من مسرورم که در چنین روزی با کسانی که این فداکاری را از جان و دل ثناء میگویند شرکت کردهام. هرچند که یک هزار و سیصد سال از تاریخ آن میگذرد.
• اپرونیک مورخ مشهور امریکایی از واشنگتن مینویسد:
برای امام حسین(ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادهی یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوایی و نهضت بخش اسلام، اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلیفهی مسلمین بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و پافشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگهای تفتیده روح حسین فنا ناپذیر برپاست. ای پهلوان وای نمونهی شجاعت و ای شهسوار من ای حسین!
2- از ابتدای تکوّن حضرت امام حسین(ع) تا ولادت و از ولادت تا شهادت تمام عوالم هستی آسمانها و فرشتگان زمین و دریاها همه و همه برای حضرتش گریه نمودند که این جریان برای کسی پیش نیامده و نخواهد آمد. بلی برای حضرت یحیی نیز آسمان گریه کرد. در تفسیر مجمع البیان ضمن آیهی "فَما بَکَت عَلیهِم السَماءُ وَ الارضُ" مرحوم طبرسی فرمودند: برای دو نفر یحیی و حضرت امام حسین(ع) آسمانها و فرشتگان چهل شبانه روز گریه نمودند. و در همین تفسیر آمده است: آفتاب در طلوع و غروبش تا چهل روز به حالت حمراء و سوزش بود و در مناقب ابن شهر آشوب مازندرانی چنین است:
" بَکَت السَماءُ عَلَی الحُسَینِ(ع) اَربَعِینَ یَوماً "، تفسیر صافی سوره الدّخان.
3- حضرت امام حسین(ع) در تمام کمالات و فضیلتها حتی در عبادت برترین انسان بود. چرا حضرتش مکنی به ابیعبدالله شده است؟! آیا این کنیه از کنیههای متعارف است؟! ظاهراً در این کنیه ویژگیای است و اشاره است به محور بودن آن حضرت در تمام کمالات.
ابوعبدالله یعنی پدر بنده خدا. پدر در خانواده نقش بزرگی دارد و باید الگو بوده باشد. پدر مربی و مکمل است. پدر الگو و مصدر است. برای همه حضرت امام حسین(ع) پدر بندگان خدایند و همه بندگان؛ یعنی عبادت کنندگان در رسیدن به کمالات باید از امام حسین(ع) درس بیاموزند.
4- زیارت امام حسین(ع) معادل حج و عمره است. در روایات بسیاری آمده است اگر روزی مشاهده شد که بیت الله الحرام از حجاج خالی است، در آن وقت از باب وجوب کفایی بر مسلمانها واجب است به زیارت خانهی خدا بشتابند. اگرچه مستطیع نبوده باشند و یا حج واجب خود را رفته باشند. مرحوم صدوق که رضوان خدا بر او باد همین مطلب را راجع به زیارت امام حسین(ع) گفته که اگر روزی بیاید مردم به طور کلی ترک زیارت امام حسین(ع) نموده باشند، در این صورت به طور واجب کفایی بر شیعیان واجب است که بهزیارت امام حسین(ع) بروند و نگذارند حرم مطهر خالی از زائر باشد (نقل از آیتاللهمرعشی نجفی)
آیا زیارت امام حسین(ع) در روز عرفه مثل زیارت خانهی خداست؟
یا گفته شود: ثواب زیارت امام حسین(ع) از زیارت خانه خدا بیشتر است و یا مساوی است. بزرگترین دلیل برای این مطلب این است: شکی نیست در اینکه خانهی خدا که در مکه واقع شد حرمت و احترام و عظمت آن برای احترام و حرمت حضرت ابراهیم(ع) است که آن را بنا نمود و خلیل الرحمن هنگامی که مأمور به ذبح فرزندش حضرت اسماعیل شد، طاقت نیاورده چشمانش را بست اما امام حسین(ع) جوانش را نزدش قطعه قطعه نمودند و جوانانی را برای خدا قربانی کرد و ابداً ناراحت نشد و رنگ نباخت. پس زمین کربلا که مزار شهدای راستین قرار گرفت و مرقد مطهر عزیز اسلام در آن جا واقع شد، میبایستی زیارت آن و ثواب زیارت آن لااقل معادل ثواب خانهی خدا باشد، نه کمتر.
5- امام حسین(ع) همچون پدر بزرگوارش، مولای متقیّان(ع) در دل شب غذای بیچارگان را حمل مینمود و به خانههای فقرا میرفت. حتی بعد از شهادت سالارشهیدان، اثر زخم روی کمر ایشان مانده بود که آن زخم نه از شمشیر بوده و نه از نیزه، بلکهدر اثر حمل غذای مستمندان بوده. لذا از زین العابدین(ع) پرسیدند. حضرت در پاسخ فرمودند: این زخم بر اثر حمل غذا برای فقرا و بیچارگان بود. این مطلب را غیر از علمای شیعه دیگران نیز گفتهاند. مانند ابن جوزی در کتاب «تذکرهی الخواص» و ابونعیم اصفهانی در «حلیهی الاولیاء» .
• امام حسین(ع) و حکومت دینی
رهبران الهی و مردان آسمانی برای تشکیل حکومت دینی تا پای جان کوشیدند و برای نجات انسانها از ستم و تجاوز به نام قانون مقرّراتی وضع نمودند. بعد از شهادتعلی(ع) با روی کار آمدن خاندان اموی، حکومت اسلامی به حکومت استبدادی ـ شاهنشاهی مبدل شد و حاکمها به نام خلیفهی اسلامی، دین اسلام را بازیچه قرار دادند.
امتیازهای طبقاتی به وجود آمد و دوستان و شیعیان حضرت علی(ع) از تمام حقوق اسلامی ـ اقتصادی و غیره محروم گشتند . شیعیان در بدترین وضع به سر میبردند و محبت به علی(ع) و خاندان رسالت جرم بزرگی بود که موجب محرومیت و شکنجه شیعیان میشد. معاویه و تمام حاکمان زورگوی بنی امیه جز سفاکی و خونریزی کار دیگری نداشتند و در یک کلمه اسلام از مسیر خود منحرف شده بود.
بعضیها گفته و یا میگویند: چرا امام حسین زندگی خود را به مخاطره انداخت و چرا با حکومت نساخت؟! مگر زندگی راحت چیست؟! زندگی آسوده از منظر رهبران آسمانی، یعنی ملت و جامعه آسایش داشته باشد و مردم از زندگی خود راضی باشند و آزادی باشد و ستم شکل نگیرد و تفاوت قومی و نژادی نباشد.
امام حسین(ع) هنگامی زندگی آسوده دارد که حقوق انسانها و پیروان مذاهب به حکم قوانین اسلام داده شود، نه اینکه مردم از حقوق خود محروم باشند و در محیط خفقان زندگی کنند. نه این که دستهای از خدا بی خبر در حال شوکت و عزت و در منتهای خوشی زندگی نموده اما تودهی مردم، حتی نان خالی هم نداشته باشند.
حسین(ع) فرزند کسی است که پیوسته به درماندگان کمک میکرد و برای نجات دادن طبقات محروم و مظلوم با ستمگران مبارزه میکرد و شبانگاه غذای فقرا را به دوش میکشید و به خانههایشان میبرد و هرگز غذاهای رنگارنگ میل نمینمود و میگفت: من چگونه لباس نو بپوشم و سیر بخوابم در حالی که در کشورهای اسلامی ممکن است برهنه یا گرسنهای باشد.
بزرگترین اهداف رهبران الهی، اصلاح امور انسانها و جوامع بشری بوده است و بر همین اساس بود که امام حسین(ع) بارها در طول مبارزات و قیام خود میفرمود: منبرای امر به معروف و نهی از منکر قیام میکنم. من خانه و کاشانهام را رها نکردم و تک و تنها در مقابل ظلم نایستادم، مگر برای آن که انسانها را ارشاد کنم و از بدبختی و انحراف نجاتشان دهم. من برای اصلاح امور مسلمانها خروج نمودم، نه برای به دستآوردن قدرت و مقام و نه برای ظلم و طغیان.
حریت و آزادی به معنای واقعی کلمه اصلی است از اصول و رکنی است از ارکانِ بقای هر نظامی . آزادی یکی از بزرگترین اهداف پیامبران بود. آنان آمدند تا بشریت را ازخفقان نجات دهند و جوامع بشری را از چنگال اهریمنان و زورگویان رها سازند. واژهی مقدس آزادی را جز استکبار جهانی همهی انسانها طالبند. آزادی را حتی حیوانات و موجودات زنده دوست دارند.
امام حسین(ع) نگاه عمیقانهای به جهان اسلام میکند و میبیند با روی کار آمدن بنی امیه و بازی کردن با دین اسلام و مقدّسات عالم، دیگر چیزی از اسلام نمانده و احکام و قوانین آسمانی از مسیر خود منحرف گشته. شیعیان که طرفداران راستین اسلام بودند ازحقوق خود محرومند.
بدین سان فرزند بزرگ و رشید علی(ع) دیگر به خود اجازه نمیدهد که بنشیند و این منظره را تماشا کند. او فرزند علی(ع) است باید مقدمات قیام را فراهم کند و به طاغوت و طاغوتیان اعلام خطر نماید.
بارها میفرمود: «اِذَا بَلَیتُ الاُمَّةُ عَلَی مِثلِ یَزیدِ بنِ مُعاوِیََةِ فَعَلَی الاسلامِ السَلام» یعنی هر زمانی که امت اسلامی گرفتار حکومتی مانند حکومت فرزند هند جگر خوار شد، دیگر فاتحهی اسلام خوانده شده و دین نابود خواهد شد.امام حسین(ع) برای آزادی مردم محروم قیام و انقلاب مقدس را به وجود آورد.
شاعری، مرام نامه و اساس زندگی انسان را در چند بیت شعر تبیین کرده و خواستههای امام حسین(ع) را و این که در منطق آن حضرت زندگی انسانی چیست را روشن مینماید:
اندر آنجا که باطل امیر است اندر آنجا که حق سر به زیر است
اندر آنجا که دین و مروّت پایمال و زبون و اسیر است
راستی زندگی ناگوار است مرگ بالاترین افتخار است
اندر آن جا که از دست بیداد میکشد قلب مظلوم فریاد
اندر آن جا که ظالم بمستی بر سر خلق میتازد آزاد
مُهر بر لب نهادن گناه است خامشی بدترین اشتباه است
این اساس مرام حسین است روح رمز قیام حسین است
یا که آزادگی یا شهادت حاصلی از کلام حسین است
شیعه او همین سان غیور است تا ابد از زبونی بدور است
شیعه و تن به بیداد دادن شیعه و مُهر بر لب نهادن
شیعه و چون زنان آرمیدن شیعه و در مذلّت فتادن
شیوه شیعه هرگز نه این است شیعه نبود هر آن کس چنین است
چون یزید از هوس کامور شد دولت غاصبش مستقر شد
کار اسلام از او شد پریشان آدمیّت دچار خطر شد
سیل طغیان او دین ز جا برد تا لب پرتگاه فنا برد
دید فرزند زهرا که این جا نیست جای سکوت و تماشا
نهضتی کرد خونین و پر شور آتشین محشری کرد برپا
کربلا را ز نهضت تکان داد باز از نو به اسلام جان داد
گرچه دشمن تنش غرق خون کرد ظلمها بر وی از حد برون کرد
لیک خونش بجوشد و زو موج کاخ بیداد را سرنگون کرد
تا ابد نیز آن خون بجوشد بر زوال ستمها بکوشد
زان شهید سر از تن فتاده زان فداکار در خون فتاده
جاودان آید این بانگ پرشور "لا اری الموت الا سعادة"
آری آزاد مردان بکوشند بر ستمگر چو طوفان بجوشند
• امام حسین(ع) و غیرت دینی
غیرت واژهای مقدس و بسیار پر محتواست، امّا متأسفانه این صفت بسیار ارزنده قرنهاست از میان ملل اسلامی رخت بربسته و مسلمانان مخصوصاً در این عصر و قرن اخیر کمتر از این صفت بر خوردارند. امام حسین(ع) حتی در آن لحظات آخر عمر خود درحالی که زخم شدید برداشته بود، هنگامی که میبیند لشکر کفر به خیام و حرم زنان و کودکان حملهور شدهاند و قصد اهانت به اهلبیت رسالت: دارند با حالت ضعف و ناتوانی صدا زد: «یا شیعة آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دینٌ و انتم لا تخافون المعاد، فکونوا احراراً فی دنیاکم» یعنی ای پیروان ابی سفیان! اگر دین و مذهب ندارید ـ چنان که ندارید ـ و از روز محشر نمیهراسید پس لااقل بیایید آزاد و آزاده باشید من که هنوز زندهام، نخواهم گذاشت شما به حرم اهلبیت و خیمههای زنان حمله کنید.
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی به ویژه در اسلام وجود داشته و مورد بحث و گفتگوی پیروان مذاهب بوده و میتوان گفت از اصیلترین قوانین الهی است مسئلهحقوق بشر است، انسانها هر عقیده و مسلکی که دارند و در هر زمانی و مکانی که هستند و یا خواهند بود باید به حقوق فردی و اجتماعی فرهنگی و اقتصادی خود برسند.
اساس نهضت و قیام رهبران الهی دو چیز بود:
1ـ رعایت نمودن حقوق انسانها
2ـ حریّت وآزادی
که راستی میتوان گفت: اگر حقوق انسانها روی موازین قانون الهی داده نشود و یا حریّت و آزادی از بشر سلب گردد جوامع بشری و انسانها دیگر همچون حیوانات ودرندگان زندگی کرده و خواهند نمود.
مولای متقیّان حضرت علی(ع) میفرمود: اگر تمام جهان هستی را به من بدهند و بخواهند که پوست جویی را از دهان مورچهای بیرون آورم هرگز چنین کاری را نخواهم کرد، این کلام مقدس حضرت علی(ع) اشاره به هر دو مطلب است هم اشاره به حقوق و هم اشاره به آزادی.
• روش نشر تفکر عاشورایی در جوامع امروز
چند سؤال:
سؤال اوّل: اگر امام حسین(ع) قیام نمیکرد و آن انقلاب را به وجود نمیآورد آیا اسلامی که بیش از چهارده قرن است که هنوز باقی است و در حال حاضر بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان در کره زمین زندگی میکنند با روی کار آمدن خاندان اموی وفرزندان هند جگر خوار که تمامشان اسلام برانداز بودند و هدف اساسیشان نابود کردن اسلام بود باقی میماند؟!
سؤال دوّم: انقلابهایی که بعد از عاشورای حسینی(ع) در جهان اسلام و همچنین در غیر جهان اسلام به وقوع پیوست آیا مرهون قیام مقدّس حسین(ع) نبوده است؟! و از عاشورای کربلا سرچشمه و الگو نگرفته است؟!
سؤال سوّم: انقلاب مقدّس ایران به رهبری امام خمینی و پیروزی آن و شکسته شدن پشت طاغوت آیا از کربلای امام حسین و از برکت انقلاب مقدّس سالار شهیدان به وجود نیامده است؟! این حقیر در اسلام بعد از حضرت امام حسین(ع) که برندهی جایزه ممتاز و شجاعترین انسانهای عالم بود، امام خمینی را نیز اشجع ناس و یک انسان کامل دانسته و او را در این قرن بیستم ایضاً برنده جایزه ممتاز دانسته و میدانم.
• نقش حسینیّهها در انسجام معنوی و اجتماعی شیعه
هر چیزی که منسوب به حضرت امام حسین(ع) است و از نام مقدّسش اشتقاق میشود همه از یک قداست و ظرافت خاصّی برخوردار است حسینیّهها چون حاکی از قیامخونین سالار شهیدان است و یادآور آن همه فداکاریها و جانبازیها است لذا در جوامع بشری و انسجام مسلمانان به ویژه در میان شیعه تأثیر خاصی نموده و خواهد نمود اینحسینیهها است که انسانهای مقتدر و شجاع و استکبار برانداز به جامعه شیعه و بلکهسایر فرقههای اسلامی حتی غیر مسلمان تحویل داده است و این حسینیّهها است که انسانهایی دلاور و با ایمان و اخلاص بعد از پیروزی انقلاب مقدس ایران پرورش داده که با تمام زورگویان جهان مقابله و مبارزه نموده است. قیام مقدس حضرت(ع) کیان اسلام را حفظ میکند. التماس دعا میر عباس حسن زاده